۱۸

سلام خوبید

چه خبرا چی کارا میکنید

امروز خیلی حالم خوبه

مرتضی هم امروز با من اومده

وقتی ما با هم باشیم کلی می خندیم امروز تو مترو اومدنی ام پی تیری پلیرو گذاشته تو گوشش صداشم زیاد بعد بقیه مارو داشتن چپ چپ نیگا می کردن بغل منم یه بچه بسیجی بودو هی به ما چپ چپ نیگا میکرد بعد من یه دونش و ازش گرفتم گذاشتم تو گوشش.... اهنگ نانسی بود خیلی قشنگ بود اما گوشم ترکید... اینقد که صداش بلند بود...

دیدید به هر استگاه که میرسه میگه...ایستگاه فلان... بعد که اون میگفت مرتضی یه تیکه می پروند... بعضی می خندیدن بعضی ها هم می گفتن نیگا کن اصلن فرهنگ پرهنگ نداره... اما خوب مرتضضی دیگ کاریش نمیشه کرد...

بعد که نشسته رو صندلیش ... ام پی تیری رو خاموش کرد با دستش هی میزد به صندلی(انگار داشت دمبک می زد خیلی هم قشنگ این کارو بلده)... بعد یه پیرمرده کنار ما بوود دیدم داره بدجور چپ چپ نییگا میکنه... یه اشاره به مرتضی کردممو اونم انگار نه انگار... تو دلم می گفتم خدایا زودتر برسیم... بعد که رسیدیمو اومدیم بیرون.... مترو نشینان یک نفس راحتی از دست ما کشیدند...

بعد میگه من می ترسم از پله برقی بیام من از این یکی پله ها میام... گفتم خودتو لوس نکن... گفت نه که نه ... داد . بیداد گفت من نمی یام... بعد من گفتم نیا... گفت باشه (حالا این قضیه جلو چشم یه عده ادم)... دیدم جلوتر از من تو پله برقی داه میره گفتم ای..........(این یه تیکشو سانسور کردم)

راستی ما پنشنبه ای با بابابزرگ و مادربزرگ که من بهشون اقا و ننه می گم... رفتیم قم و جمکران...

تو اون گرما من داشتم وا میرفتم... پخته بودم ... میومدیم تو ماشین کولر خنککککککک... می رفتیم بیرون می پخدیم... اصابم خورد شده بوود چه جور... دیگگه حال و حوصله برام نمونده بود...

می خاستم با کله برم تو دیوار...

الانم کهه ما اینجاییم و مرتضی هی تیکه می ندازه... یه سر رفتیم اینترنت براش یه وبلاگ زدم کلی حال کرده... ادرسشم اینه اگه بری ممنون میشم www.mory2006jb.blogfa.com

بعد میگه من کد جاوا میخام ... مثلا میره اون ال صفحرو باز میکنه بعد می لرزه... گفتم مردم ازاریت از همین الان شروع شده...نیومده می خای همه کار کنی... خلاصه چای نخورده قندارو تموم کرد لامصب...

اقا از صب تا حالا یه یارو زنگ میزنه اصابمو خورد کرده میگهه فلان  کارو برام ایمیل کن... من ایمیل کردم بعد میگه صفحه اولش و ایمیل نکردی... بعد اونو ایمیل کردم.. بعد میگه یه خطو ایمیل نکردی ... دیگه من میخاستم زمین و گاز بگیرم.. گفتم باشه اونم ایمیل کردم بعد زنگ زده میگه.... دوباره کل کارو با همم ایمیل کن دیگه من و میگی خون به خونم می جوشیدنمی جوشید نمی دونم تو همین مایه هاا ...... الان کل کارو ایمیل کردم خدا کنههه دیگهه گیییییییرررررر نده

من برم شاید شبم اومدم

بای تا بعد